شبیه به کسی شده ام که میداند راه درست چیست اما انجامش نمی دهد! شبیه به کسی که میداند کاری که میکند اشتباست اما خسته از تمام کارهای خوب میخواهد این بار خطا کردن را تجربه کند! میخواهد اینبار بد باشد! اینبار اشتباه کند! و میدانی؟ خودش هم میداند با این کار تمام کارهای خوبی که یک عمر جمع کرده را تباه خواهد کرد.
نمیدانم شاید باید آنقدر کار کنم تا فکر و خیال هیچ چیزی به سرم نزند! نمیدانم کجای زندگی ام خالی ست که هیچ چیز و هیچ کاری پرش نمیکند!!
خودم که نمیدانم شما نمی دانید؟