خاطرات یک عدد ماهی گلی

هرچیزی در زمان خودش رخ میدهد باغبان اگر باغش را غرق آب هم کند درختان خارج از فصل خود میوه نمی دهند

هرچیزی در زمان خودش رخ میدهد باغبان اگر باغش را غرق آب هم کند درختان خارج از فصل خود میوه نمی دهند

هرکسی تو زندگی یه فانتزی هایی داره که دوست داره با عشقش به اونا برسه!!! فانتزی هایی که تنهایی نمی شه بهشون تحقق بخشید! یکی از کوچک ترین و ساده ترین اما در عین حال یکی از موارد مورد علاقه ام به حقیقت پیوست! اون هم خیلی یک هویی! همون لحظه که دستم را محکم گرفته بود و با خودش میبرد داشتم فکر میکردم هی!!! این یکی از فانتزی های منه که داره عملی میشه اما...

 اما...

کسی که داشت اونو عملی میکرد بدون اینکه خودش بدونه برادرم بود!!! 

با خودم گفتم الان باید خوشحال باشم یا غمگین؟؟ از تحققش ذوق کنم یا از نبود کسی که باید باشه غمگین باشم؟؟

نمی دانم. تنها گنگ به دست های گره خوره مان نگاه کردم. و با خودم فکر کردم بلاخره تکلیف چیست؟ خوشحال باشم یا ناراحت؟


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۲۲
Baharchan

نظرات  (۱)

۲۲ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۵۳ چشم به راهم ...
در نبود اون بعضی ها ، داشتن یه داداش خوب چیزیه :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی