خاطرات یک عدد ماهی گلی

هرچیزی در زمان خودش رخ میدهد باغبان اگر باغش را غرق آب هم کند درختان خارج از فصل خود میوه نمی دهند

هرچیزی در زمان خودش رخ میدهد باغبان اگر باغش را غرق آب هم کند درختان خارج از فصل خود میوه نمی دهند

ما به آرزوهایمان یک رسیدن بدهکاریم

سه شنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۳۰ ب.ظ

امروز صبح وقتی ساعت 5 از خواب پریدم و رفتم توی حیاط که هوایی بخورم صدای اذونو شنیدم و با خودم گفتم چقدر دلم میخواد با خدای خودم دردودل کنم.نشستم و با همون چشمای خواب آلود و نیمه باز شروع کردم به گفتن و گفتن و گفتن!!!از شکوه و گلایه و شکلایت شروع شد تا بعد نوبت رسید به همه چیزهایی که دلم میخواست. اونی که از همه مهم تر بود را خواستم. و خیلی محکم ازش خواستم که منو به آرزوهام برسونه. دلم نمی خواست بلند شم اما فکر کردم نماز خوندن الان چقدر دلچسب تر میتونه باشه. از هرچیزی که بگذریم باز هم حال و هوای درد و دل کردن با خدا یه چیز دیگست.یه چیزی که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست.هیچ چیز. بهم اعتماد کن

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۲۰
Baharchan

نظرات  (۱)

چقدر اینجور مناجات های یکهویی میچسبه.. و بعدا میبینی که تاثیر گذار بوده.

پ.ن. عنوان رو دوست دارم.. آکادمی موسیقی گوگوش سال اول شون یه آهنگ دادن.. یه جا میگه می خوام برم و به آرزو هام برسم.. آبرومو پیش آینه بخرم!! ما آبرومن رو باید بخریم!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی